امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در زمان ناصرالدینشاه قاجار بود
امیرکبیر را بیشتر بشناسید
اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت امیر کبیر 39 ماه (سه سال و سه ماه) بود. امیرکبیر بنیانگذار دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان او در تهران پایهگذاری شد. همچنین انتشار روزنامه? وقایع اتفاقیه از جمله کارهای امیرکبیر بهشمار میآید.
امیرکبیر که بود؟
«میرزا محمد تقیخان فراهانی» (زاده: 1186 اراک، درگذشته:20 دی 1230 کاشان) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در زمان ناصرالدینشاه قاجار بود. امیرکبیر همسر عزتالدوله، خواهر ناصرالدینشاه قاجار، پدر تاجالملوک همسر مظفرالدینشاه قاجار و پدربزرگ محمدعلیشاه، ششمین پادشاه از دودمان قاجار بود.
کودکی امیرکبیر
میرزا تقی فراهانی ( امیرکبیر ) در سال 1186 در روستای هزاوه (از توابع اراک) متولد شد. پدر وی کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام فراهانی بود. مادر امیرکبیر نیز فاطمه نام داشت و عمری طولانی داشت و مرگ هر دو فرزندش محمد تقی و محمد حسن را دید. وی در خانه قائم مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشیگری قائم مقام را به دست آورد.
ازدواج و فرزندان امیرکبیر
امیرکبیر دو بار ازدواج کرد. ازدواج اول امیرکبیر با «جانجان خانم» دختر حاج شهبازخان (عموی امیرکبیر) بود. به نوشته دکتر پولاک، امیر کبیر در زمان صدارت خود از این زن جدا شده و «جان جان خانم» حدود سال 1248 در آذربایجان درگذشت. دومین همسر امیرکبیر، یگانه خواهر تنی ناصرالدینشاه بود که «ملکزاده خانم» نام داشت و به عزتالدوله ملقب بود که در 26 بهمن 1227 (22 ربیعالاول 1265 ق) با وی ازدواج کرد. او دختر محمد شاه و مهد علیا بود. او در شانزده سالگی به عقد ازدواج امیرکبیر در آمد. امیرکبیر در این هنگام حدود چهل و سه ساله بوده است.
این ازدواج ظاهراً به خواست و اشاره ناصرالدین شاه صورت گرفته است. این معنا از نامهای که امیرکبیر به پادشاه نوشته است بر میآید: از اول بر خود قبله عالم معلوم است که نمیخواستم در این شهر صاحب خانه و عیال شوم. بعد، به حکم همایون و برای پیشرفت خدمت شما، این عمل را اقدام کردم.
امیرکبیر از نخستین همسر خود «جان جان خانم» سه فرزند داشت. میرزا احمد خان ساعد الملک مشهور به «امیرزاده» که با منورالسلطنه دختر فرمانفرمای بزرگ ازدواج نمود و دو دختر که نام یکی از آنها سلطانه ثبت شده است. امیرکبیر از عزت الدوله نیز دو دختر داشت که یکی «تاج الملوک خانم» و دیگری «همدم الملوک خانم» نام داشتند.
این عکس توسط ارنست هولستر گرفته شده و منتسب به امیرکبیر می باشد
امیرکبیر و مهمترین اصلاحات آن در ایران
امیرکبیر که پایهگذار اندیشهی ترقی در ایران بهشمار میرود، در مدت سهسال و یکماه و 27روز خود یک سیاست مستقل و ملی در پیش گرفت.
زمامداری امیرکبیر وارث وضعی کاملا نامساعد و مملو از مشکلات و موانع برای خدمت و کار بود او موقعی مصدر کار شد که همه چیز و همه جای مملکت را فساد فرا گرفته بود. کادر هیئت حاکمه به صورت غیرقابل اصلاحی در فساد غوطهور بود. جنوب و شمال کشور مثل موم در دست انگلیس و روس قرار داشت. دربار بیش از آلت بیارادهای در دست بیگانگان چیزی نبود.
ارتش بهصورت سازمانی در جهت سرکوبی و ناراحت کردن مردم درآمده بود. نیروی دریایی که در آن تاریخ برای کشورهای مجاور دریاها نقش حیات و مرگ را داشت، اصلا در ایران وجود نداشت. صنعت بهصورت موجود در کشورهای پیشرفتهی آن روز دنیا، ابداً در ایران بهچشم نمیخورد و صنایع دستی مختصری هم که بود در مقابل هجوم و حملهی سیل مصنوعات کشورهای مترقی، رو به ورشکستگی میرفت.
کشاورزی و دامداری به همان وضع قرون وسطی باقیمانده بود. اگر کسی هم به فکر بهرهبرداری از معادن و ذخائر و ثروتهای خدادادی کشور میافتاد با توجه به وضع زمامداران و کارشکنیهای یغماگران خارجی منصرف میشد.
علم و ادب و هنر مخصوصا علومی که به تازگی در غرب رواج پیدا کرده بود، کفر و الحاد بهشمار میرفت و با اینکه تا آن روز در اروپا قدمهای بلندی به طرف تکامل و ترقی برداشته شده و در اثر ارتباط و آمد و شد، آن پیشرفتها از نظر سردمداران ایران پوشیده نبود، در ایران اقدامی برای اقتباس آن ترقی بهچشم نمیخورد. در عوض، بازار رشوه و دزدی و تجاوز و تعدی و زورگویی هرچه بخواهد رواج داشت. القاب پرطمطراق و عناوین پرزرق و برق که حاکی از روح تنمّر و تفکر عدهای مغرور بود، در میان طبقهی بالا و هزار فامیل دست به دست میگشت. در این وضعیت امیرکبیر شروع به اصلاحات در دو جناح داخلی و خارجی کرد.
اصلاحات اجتماعی امیرکبیر
امیرکبیر، دستور داد که رسم قمهکشی و لوطیبازی از شهرها و راهها برداشته شود. وی حمل اسلحه سرد و گرم را ممنوع کرد. وی قاعده بستنشینی را لغو کرد.
اصلاحات مذهبی امیرکبیر
امیرکبیر، در پی منع قمهزنی و اصلاح امور روضهخوانی برآمد. وی نسبت به علمای مذهبی با احترام خاصی برخورد میکرد، با این حال میرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران، از جمله روحانیونی بود که به شدت به مخالفت با امیرکبیر برخاست و بسیاری از روحانیون دیگر نیز به همراهی با او برخاستند.
امیرکبیر و حذف القاب و عناوین
امیرکبیر، القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیانهای اجتماعی میدانست و در نامیدن دیگران به گفتن واژه "جناب" اکتفا میکرد، حتی نسبت به مقام صدارت.
امیرکبیر و سر و سامان دادن به ارتش
امیرکبیر، مشق و دروس ارتشیان و تسلیحات آنها و برکشیدن صاحبمنصبان بیطرف و نهادن شغل و سمت در مقابل افراد و حذف مشاغل بیفایده در نظام سازمانی را پایهگذاری کرد. رسم بخشیدن مناصب بیشغل را برانداخت و معیار ترفیع صاحبمنصبان، شایستگی ایشان گشت.
مهماتسازی در زمان امیرکبیر رشد کرد و توپریزی و باروتسازی تبریز دوباره رونق گرفت. در زمان امیرکبیر وضع لباس ارتش مرتب و منظم شد. به دستور وی لباس سربازان از پارچه ایرانی بود.
یکی از مواد مهم برنامهی امیرکبیر در ترقی ایران ایجاد صنایع جدید بود
اصلاحات اداری توسط امیرکبیر
امیرکبیر در موقعی به صدارت رسید که ساختار اداری و دیوانسالاری کهنه و پوسیده عصر ناصری جز غارتگری، رشوه، چاپلوسی، تملق، عدم شایستهسالاری و تجاوز به حقوق مردم نتیجه دیگری نداشت.
در کتاب امیرکبیر و ایران آمده است: چنان نظم نسقی داد که هیچ قادر مطلقی بر بیچاره فقیری نمیتوانست تعدی کند.
اصلاح سیاست خارجی توسط امیرکبیر
امیرکبیر، دستگاه وزارت امور خارجه را توسعه داد. تأسیس سفارتخانههای دائمی در لندن و سنپترزبورگ، ایجاد کنسولگری در بمبئی، عثمانی و قفقاز؛ تربیت کادر برای وزارت امور خارجه و تنظیم دفتر اسناد سیاسی از کارهای اوست.
سیاستهای اقتصادی امیرکبیر
1-ایجاد صنعت جدید توسط امیرکبیر:
امیرکبیر برای فنون غربی ارزش بسزایی قائل بود و به تأثیر اقتصادی آن پی برده بود، یکی از مواد مهم برنامهی امیرکبیر در ترقی ایران ایجاد صنایع جدید بود. نقشهی امیرکبیر در بنای صنعت ملی شامل استخراج معادن، ایجاد کارخانههای مختلف، استخدام استادان فنی از انگلیس یا پروس، فرستادن صنعتکاران به روسیه، خرید کارخانه از فرنگ و حمایت از محصولات داخلی بود. به همین خاطر امیرکبیر فرمان آزادی استخراج معادن برای اتباع ایرانی را صادر کرد. و دولت و مردم هر دو به این کار دست زدند. افزایش تولید معادن مستلزم آموزش اصول فنی جدید بود. پس برای مدرسهی دارالفنون استادان معدنشناس از اتریش استخدام کرد. برای ترقی صنعت از پشتیبانی و کمک به اهل فن هیچ دریغ نمیکرد.
2- توسعه کشاورزی:
ایمنی اجتماعی و حفظ حقوق کشاورزان دو عامل اصلی ترقی کشاورزی بود. با برانداختن آئین کهنه سیورسات و حمایت از روستائیان، میزان تولید مواد کشاورزی افزایش یافت و کشت محصولات تازهای نیز آغاز گردید. بنای سد ناصری بر رودخانهی کرخه، ایجاد پل شوشتر، رواج کشت نیشکر، بنای سد تازهی گرگان، و زراعت پنبهی آمریکایی از دیگر کارهای امیرکبیر است.
3- اقتصاد ملی در برخورد با اقتصاد استعمار:
محور سیاست امیرکبیر را حمایت اقتصاد ملی میساخت. جوهر اندیشهی اقتصادی امیرکبیر این بود که صنعت داخلی ترقی پذیرد و صادرات افزایش یابد و بازار کالای فرنگی محدود شود. اساس اقتصاد بازرگانی خارجی ما بر آزادی تجارت قرار گرفته بود اما این وضع زادهشدهی طبیعی اقتصاد ایران نبود، بلکه شکست سیاسی نظام سرمایهداری انگلیس و روس آنرا بر ما تحمیل کرده بود.
ارقام اصلی تجارت ما را واردات و صادرات به سه کشور انگلیس، روسیه و عثمانی تشکیل میداد اما از نظر کیفیت و کمیت، تعادل و هماهنگی وجود نداشت. که امیرکبیر جلوی این وادرات بیرویه را گرفت. مثلا در زمان محمدشاه کالای وارداتی ایران از انگلیس به سالی یک میلیون لیره رسید. بعد از میزان آن کاسته شد و در سال1267 هنگام صدارت امیرکبیر به نصف آن تقلیل یافت.

پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت: نه
با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیه مولایم حسین است!
گفتم: چطور؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! 2 تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.
منبع : کتاب آخرین گفتارها
دل نوشته زیبای میرزا محمد تقی امیر کبیر در شب قدر را ببینید.

علاوه بر خدمات پنهان و آشکاری که امیرکبیر در همان دوران کوتاه صدارت خویش برای مردم ایران انجام داد، در وادی مقدّس مهدویت نیز اقدامی بزرگ انجام داد که نام خود را برای همیشه در این وادی جاویدان نمود...
ندای اصفهان- سیّد مرتضی میرسراجی (کارشناس علوم حدیث، پژوهشگر مهدویت)
میرزا تقی خان فراهانی ملقب به «امیر کبیر» یکی از صدر اعظم های دوره ناصرالدّین شاه قاجار بود که حدود سه سال و دو ماه و بیست و هشت روز در ایران صدارت کرد ولی با همین زمان اندک نام خود را تا ابد بر سرزبان ها و در دل ها جای داد.
تثبیت امنیت و استقرار حاکمیت دولت، ساماندهی به قشون ایران، ایجاد کارخانه های اسلحه سازی، اصلاح امور قضایی، تاسیس چاپارخانه، تاسیس دارالفنون، اعزام ایرانیان به خارج از کشور برای تحصیلات، استخدام استادان خارجی و تصمیم به انتقال علوم، ترویج، ترجمه و انتشار کتب علمی، ایجاد روزنامه، بنای بیمارستان، مرمّت ابنیه تاریخی، مبارزه با فساد و ارتشاء، تقویت بُنیه اقتصادی کشور، ترویج صنایع جدید، فرستادن صنعتگر به روسیه، استخراج معادن، توسعه کشاورزی و آبیاری، توسعه تجارت داخلی و خارجی، کوتاه کردن دست اجانب در امور کشور، تعیین مشی سیاسی مستقل در سیاست خارجی، اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه و… بخشی از اقدامات او است.
این ایرانی مسلمان، غیور و وظیفه شناس در سال 1268 قمری در حمام «فین» کاشان به دستور شاه وقت به شهادت رسید.
علاوه بر خدمات پنهان و آشکاری که امیرکبیر در همان دوران کوتاه صدارت خویش برای مردم ایران انجام داد در وادی مقدّس مهدویت نیز اقدامی بزرگ انجام داد که نام خود را برای همیشه در این وادی جاویدان نمود.
در دوران صدارت امیرکبیر انسان نادانی ظهور پیدا کرد که منشأ بسیاری از انحرافات فکری و عقیدتی بود. این شخص کسی نبود جز «علی محمّد باب شیرازی» که از جهالت و عوامیت مردم نهایت سوء استفاده را کرد و با اندک دانشی که داشت میان جاهلان و افراد نادان، جایگاهی پیدا کرد. وی خود را باب یا به عبارت بهتر نائب امام زمان(عج) معرّفی کرد و سپس عدّه زیادی را به گمراهی و ضلالت کشاند.
او در آثار ابتدایی اش خود را «ذکر» و «غلام امام غایب (عج)» معرّفی میکرد و در آنجا ادّعایش این بود که از طرف امام غایب(عج) فرستاده شده است. بعدها دچار پسرفت معنوی بیشتری شد و ادّعای مهدویت نیز کرد و گفت: «منم آن کسی که هزار سال میباشد که منتظر آن میباشید».
تفکرات غلط و بی اصالت او منشأ تولید آیین توخالی و پوشالی «بابیت» و سپس «بهائیت» شد و انسان های فراوانی را دچار تزلزل عقیدتی و معنوی در ایران و جهان نمود به خصوص زمانی که استعمار پیر یعنی «انگلیس» حمایت همه جانبه خود را از این بی هویتی ها انجام داد و هدف استعمارگران قطع ریشه اسلام و تشیّع و سست نمودن عقاید معنوی در بین مردم بود.
تفکرات باب و به تبع آن بهاء که به ایجاد یک فرقه شیطانی دیگر به نام «بهائیت» منجر شد جان بسیاری از مسلمانان را نیز به خطر انداخت و آشوب های فراوانی در جامعه اسلامی ایجاد کرد.
علاوه بر اقدامات بزرگ امیرکبیر در حوزه های مختلف که به برخی سرفصل های آن اشاره شد، می توان دستور به تیرباران و به هلاکت رساندن علی محمّد باب درسال 1266 قمری را نیز از اقدامات و خدمات شایسته این بزرگمرد تاریخ برشمرد و آن را هیچ گاه از نظر دور نداشت بلکه آن را بسیار ستود.
اقدام بجای امیر کبیر در خاموش نمودن فتنه بابیه با اعدام علی محمّد باب را به جرات می توان از خدمات مهم و موثّر وی در هموار شدن راه و طریق مهدویت راستین قلمداد نمود.
به گزارش ایکنا؛ دبیرخانه کنگره ملی «امیر کبیر» با هدف آشنایی بیشتر با ابعاد زندگی و سیره شخصیت واقف میرزامحمد تقیخان فراهانی(امیرکبیر)، نمودار ساختن زوایای پنهان شخصیتی وی، آشنایی و ارتباط بیشتر نسل جوان با حیات فکری سیاسی امیرکبیر و الگوگیری از این شخصیت بزرگ تاریخ فراخوان این کنگره را اعلام کرد.
علاقه مندان به شرکت در این کنگره تا 30 بهمن ماه فرصت دارند تا آثار خود را از طریق سایت کنگره به آدرس سایت کنگره amirevaghf.ir به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند. مراسم اختتامیه نخستین کنگره ملی امیر کبیر به همت اداره کل اوقاف و امور خیریه استان تهران، اسفندماه سال جاری در تهران برگزار خواهد شد.
یادآور میشود، میرزا محمد تقیخان فراهانی (1222-1268ق.) مشهور به امیرکبیر، صدراعظم ایران در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود، وی در دوره صدارت سه سال و سه ماه (39 ماهه) خود، اصلاحاتی را در زمینههای آموزشی، اجتماعی و سیاسی ایران آغاز کرد. امیرکبیر دارُالفُنون را بنیان نهاد ومسجد و مدرسه دینی ساخت، وی که از مروجان فرهنگ وقف در زمان خودش محسوب میشد، با دسیسه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید شد و در حمام فین به دستور شاه به قتل رسید.
انتهای پیام